ساده زیستی و بخشش در سیره امام جواد (ع)
به اعتقاد شیعه همه معصومین (ع) مظهر اسماء حسنای الهی هستند، اما در ظاهر هر یک از امامان گویا یک خصلت بیشتر در او ظهور داشته است، و صفت جود و بخشش از همان دوران کودکی توسط امام رضا (ع) در فرزندشان نهادینه شده بود. در این مطلب به بررسی صفات ساده زیستی و بخشش در سیره امام جواد (ع) پرداخته ایم.
ساده زیستی به عنوان اصلی ثابت در زندگی پیامبر اکرم (ص) امامان (ع) شناخته می شود.
ساده زیستی و بخشش در سیره امام جواد (ع)
جود و بخشش
جود به معنای بخشش مال و علم و جوانمردی است.[1] جواد به معنای سخی، بخشنده و کریم است.[2] مراد از صفت جود این است که بخششی که می کند از روی رحمت است و با هیج شائبه ای توأم نیست، به این معنا که عطا کننده هیچگونه عوض و غرضی به ازای عطایش در نظر نمی گیرد. صفت جود از صفات باری تعالی است، و به بخشیدنی قبل از درخواست اطلاق می شود. سخاوت از صفات پسندیده انسان محسوب می شود، ولی سخاوت عطا کردن بعد از درخواست کردن است. واژه بخل در مقابل جود و سخاوت قرار دارد.
به اعتقاد شیعه همه معصومین (ع) مظهر اسماء حسنای الهی هستند، اما در ظاهر هر یک از امامان گویا یک خصلت بیشتر در او ظهور داشته است، و صفت جود و بخشش از همان دوران کودکی توسط امام رضا (ع) در فرزندشان نهادینه شده بود. در دوران ولایت عهدی حضرت رضا (ع) ایشان توسط نامه با امام جواد (ع) ارتباط داشتند و آن حضرت را بر تمام امور و اموال خود وکیل قرار داده بودند. در نام های که در متون حدیثی از حضرت رضا (ع) به امام جواد (ع) صادره شده، امام رضا (ع) تاکید به صله و بخشش به دوستان و خوی شان کرده اند : «یا أبا جعفر بلغنی أن الموالی إذا رکبت أخرجوک من الباب الصغیر... ؛ فرزندم به من خبر داده اند که چون از منزل بیرون می روی غلامانت بخل و حسادت می ورزند تا چیزی از تو به کسی نرسد. برای همین تو را از درب کوچک اندرونی بیرون می برند تا مبادا کسی از تو بهره مند گردد این نامه را به تو می نویسم، به همان حقی که بر تو دارم قسمت می دهم با رفت و آمد از درب بزرگ بیرونی و عمومی رفت و آمدت را علنی و آشکار کن و هنگام خروج از خانه، درهم و دینار همراه خود بردار تا اگر کسی از تو درخواستی کرد، به او چیزی ببخشی و مردم از خیر تو بهره مند شوند و به عطایای تو خوشحال و مسرور گردند و دوستدار تو باشند.... در پایان نامه امام رضا (ع) می فرمایند: در بذل و بخشش مداومت کن و از فقر و تهیدستی ترسی نداشته باش.»[48]
یکی از توصیفاتی که قرآن از بندگان شایسته پرهیزگار می کند آیه 134سوره آل عمران است که مصداق عینی آن را میتوان در سیره زندگانی معصومین (ع) مشاهده کرد، که می فرماید: «اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی اَلسَّرّٰاءِ وَ اَلضَّرّٰاءِ وَ اَلْکٰاظِمِینَ اَلْغَیْظَ وَ اَلْعٰافِینَ عَنِ اَلنّٰاسِ وَ اَللّٰهُ یُحِبُّ اَلْمُحْسِنِینَ» ؛ «آنهایی که از مال خود در حال وسعت و تنگدستی انفاق می کنند و خشم خود را فرونشانند و از [بدی] مردم در گذرند و خدا دوستدار نیکوکاران است.» سیره و سبک زندگی ناظر به مسائلی است که متن زندگی انسان را شکل می دهد، و سخاوت و بخشندگی یکی از اصول ثابت اخلاقی امامان معصوم (ع) است. در روایتی حضرت رضا (ع) یکی از راه های نزدیکی به خدا و بهشت و مردم را سخاوت و بخشش می داند.[49]
از احمد بن حدید نقل شده است: با گروهی برای انجام حج به مکه می رفتیم، راهزنان راه بر ما بستند و اموال مان را بردند، وقتی به مدینه رسیدیم حضرت جواد (ع) را در کوچه ای ملاقات کردم و به منزل آن حضرت رفتم و داستان را به عرض امام رساندم.
امام فرمان داد لباسی و پولی برایم آورد و فرمود: «پول را میان همسفران خویش به همان مقدار که دزدها از آنان برده اند تقسیم کن.» پس از آن که پول ها را تقسیم کردم در یافتم پولی که امام عطا کرده بود درست به همان اندازهای بود که دزدها برده بودند نه کمتر و نه بیشتر.[50]
یکی از آثار بخشش و سخاوت جلب دوستی، دوست و دشمن است که افزایش دوستان و کاهش دشمنان را به دنبال دارد. یکی از قوانین تبدیل به أحسن در قرآن کریم اصل نیکی و نیکوکاری در پاسخ به بدی است. قرآن کریم می فرماید: «وَ لاٰ تَسْتَوِی اَلْحَسَنَةُ وَ لاَ اَلسَّیِّئَةُ اِدْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا اَلَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَدٰاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ» (فصلت، 41/34) ؛ «و نیکی و بدی یکسان نیست [بدی را] با آنچه نیکوتر است دفع کن که نا گاه [خواهی دید] همان کسی که میان تو و او دشمنی بود، چون دوستی صمیمی گشته است. «وَ مٰا یُلَقّٰاهٰا إِلاَّ اَلَّذِینَ صَبَرُوا وَ مٰا یُلَقّٰاهٰا إِلاّٰ ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ» (فصلت، 41 /35)؛ «و این [خصلت خوب] جز به کسانی که شکیبایند عطا نشود و آن را جز کسی که دارای بهرۀ بزرگ [از ایمان] است به دست نیاورد». آنچه چهره بخشش را زیبا می گرداند حقیقت ظاهری و باطنی آن است، به گونه ای که از باب حفظ کرامت انسان بیش از درخواست سائل ببخشد و به دنبال آن عوض و انتظاری به ازایش در نظر نگیرد و با منت و آزار همراه نباشد. ضمن آن که آن چه می بخشد از یاد ببرد، و عمل نیک خود را به دست فراموشی بسپارد.
امام جواد (ع) می فرماید: «زینت کرم؛ گشاده رویی، و زینت کار خیر کردن ترک من است.»[51] قرآن کریم نیز در این باره می فرماید: «یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لاٰ تُبْطِلُوا صَدَقٰاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ اَلْأَذىٰ» (البقرة، )264/2؛ «ای مومنان صدقات خود را با منت و آزار باطل نکنید.»...
به اعتقاد شیعه همه معصومین (ع) مظهر اسماء حسنای الهی هستند، اما در ظاهر هر یک از امامان گویا یک خصلت بیشتر در او ظهور داشته است، و صفت جود و بخشش از همان دوران کودکی توسط امام رضا (ع) در فرزندشان نهادینه شده بود. در دوران ولایت عهدی حضرت رضا (ع) ایشان توسط نامه با امام جواد (ع) ارتباط داشتند و آن حضرت را بر تمام امور و اموال خود وکیل قرار داده بودند. در نام های که در متون حدیثی از حضرت رضا (ع) به امام جواد (ع) صادره شده، امام رضا (ع) تاکید به صله و بخشش به دوستان و خوی شان کرده اند : «یا أبا جعفر بلغنی أن الموالی إذا رکبت أخرجوک من الباب الصغیر... ؛ فرزندم به من خبر داده اند که چون از منزل بیرون می روی غلامانت بخل و حسادت می ورزند تا چیزی از تو به کسی نرسد. برای همین تو را از درب کوچک اندرونی بیرون می برند تا مبادا کسی از تو بهره مند گردد این نامه را به تو می نویسم، به همان حقی که بر تو دارم قسمت می دهم با رفت و آمد از درب بزرگ بیرونی و عمومی رفت و آمدت را علنی و آشکار کن و هنگام خروج از خانه، درهم و دینار همراه خود بردار تا اگر کسی از تو درخواستی کرد، به او چیزی ببخشی و مردم از خیر تو بهره مند شوند و به عطایای تو خوشحال و مسرور گردند و دوستدار تو باشند.... در پایان نامه امام رضا (ع) می فرمایند: در بذل و بخشش مداومت کن و از فقر و تهیدستی ترسی نداشته باش.»[48]
یکی از توصیفاتی که قرآن از بندگان شایسته پرهیزگار می کند آیه 134سوره آل عمران است که مصداق عینی آن را میتوان در سیره زندگانی معصومین (ع) مشاهده کرد، که می فرماید: «اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی اَلسَّرّٰاءِ وَ اَلضَّرّٰاءِ وَ اَلْکٰاظِمِینَ اَلْغَیْظَ وَ اَلْعٰافِینَ عَنِ اَلنّٰاسِ وَ اَللّٰهُ یُحِبُّ اَلْمُحْسِنِینَ» ؛ «آنهایی که از مال خود در حال وسعت و تنگدستی انفاق می کنند و خشم خود را فرونشانند و از [بدی] مردم در گذرند و خدا دوستدار نیکوکاران است.» سیره و سبک زندگی ناظر به مسائلی است که متن زندگی انسان را شکل می دهد، و سخاوت و بخشندگی یکی از اصول ثابت اخلاقی امامان معصوم (ع) است. در روایتی حضرت رضا (ع) یکی از راه های نزدیکی به خدا و بهشت و مردم را سخاوت و بخشش می داند.[49]
از احمد بن حدید نقل شده است: با گروهی برای انجام حج به مکه می رفتیم، راهزنان راه بر ما بستند و اموال مان را بردند، وقتی به مدینه رسیدیم حضرت جواد (ع) را در کوچه ای ملاقات کردم و به منزل آن حضرت رفتم و داستان را به عرض امام رساندم.
امام فرمان داد لباسی و پولی برایم آورد و فرمود: «پول را میان همسفران خویش به همان مقدار که دزدها از آنان برده اند تقسیم کن.» پس از آن که پول ها را تقسیم کردم در یافتم پولی که امام عطا کرده بود درست به همان اندازهای بود که دزدها برده بودند نه کمتر و نه بیشتر.[50]
یکی از آثار بخشش و سخاوت جلب دوستی، دوست و دشمن است که افزایش دوستان و کاهش دشمنان را به دنبال دارد. یکی از قوانین تبدیل به أحسن در قرآن کریم اصل نیکی و نیکوکاری در پاسخ به بدی است. قرآن کریم می فرماید: «وَ لاٰ تَسْتَوِی اَلْحَسَنَةُ وَ لاَ اَلسَّیِّئَةُ اِدْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا اَلَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَدٰاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ» (فصلت، 41/34) ؛ «و نیکی و بدی یکسان نیست [بدی را] با آنچه نیکوتر است دفع کن که نا گاه [خواهی دید] همان کسی که میان تو و او دشمنی بود، چون دوستی صمیمی گشته است. «وَ مٰا یُلَقّٰاهٰا إِلاَّ اَلَّذِینَ صَبَرُوا وَ مٰا یُلَقّٰاهٰا إِلاّٰ ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ» (فصلت، 41 /35)؛ «و این [خصلت خوب] جز به کسانی که شکیبایند عطا نشود و آن را جز کسی که دارای بهرۀ بزرگ [از ایمان] است به دست نیاورد». آنچه چهره بخشش را زیبا می گرداند حقیقت ظاهری و باطنی آن است، به گونه ای که از باب حفظ کرامت انسان بیش از درخواست سائل ببخشد و به دنبال آن عوض و انتظاری به ازایش در نظر نگیرد و با منت و آزار همراه نباشد. ضمن آن که آن چه می بخشد از یاد ببرد، و عمل نیک خود را به دست فراموشی بسپارد.
امام جواد (ع) می فرماید: «زینت کرم؛ گشاده رویی، و زینت کار خیر کردن ترک من است.»[51] قرآن کریم نیز در این باره می فرماید: «یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا لاٰ تُبْطِلُوا صَدَقٰاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ اَلْأَذىٰ» (البقرة، )264/2؛ «ای مومنان صدقات خود را با منت و آزار باطل نکنید.»...
زهد و ساده زیستی
یکی از آثار پرهیزکاری در سبک زندگی فردی و اجتماعی ساده زیستی است. پیامبران و اوصیای آنان دو اصل را در زندگی خود در نظر می گرفتند: اول: آنکه میان زمان پیش از بعثت و امامت و پس از آن تفاوتی در شیوه زندگی شان نبود. دوم: آنکه ریاست معنوی آنها باعث نمی شد تا روحیات آنان تغییر کند، و برخوردهای آنها در تمام دوران یکسان و آموزنده بود.[52]
امام سجاد (ع) می فرمایند: «زهد ده درجه است، بالا ترین درجه زهد فروترین درجه ورع است و بالا ترین درجه ورع، فرو ترین درجه یقین است و فرا ترین درجه یقین، فرو ترین درجه رضاست، و همانا که زهد در آیهای از آیات کتاب خدای عزوجل بیان شده و فرموده است: «لِکَیْلاٰ تَأْسَوْا عَلىٰ مٰا فٰاتَکُمْ وَ لاٰ تَفْرَحُوا بِمٰا آتٰاکُمْ وَ اَللّٰهُ لاٰ یُحِبُّ کُلَّ مُخْتٰالٍ فَخُورٍ»(الحدید، 57/ 23)؛ «به خاطر آنچه از دست دادید، محزون و ناراحت نشو ید، و به آنچه به شما داده سرمست نباشید.»
زهد در زندگی اولیای الهی یعنی بی آلایشی و بنا به فرمایش أمیرمؤمنان علی(ع) مردم سه گونه اند: «زاهد، صابر و راغب.» و زاهد در نظر أمیرمؤمنان کسی است که به چیزی از دنیا که به او برسد، شاد نشود و از چیزی از آنکه از دست بدهد، اندوهگین نمی شود.[53]
حسن مکاری نقل کرده است: در دورانی که حضرت جواد (ع) در بغداد بود؛ در نزد خلیفه در نهایت شکوه و جلال به سر می برد من با خود گفتم: دیگر حضرت جواد (ع) به مدینه بر نخواهد گشت. چون این خیال در خاطر من گذشت دیدم آن حضرت سر به زیر افکند، پس سربلند کرد، -درحالی که رنگ مبارک ایشان تغییر کرده بود- فرمود: «ای حسن! نان جو با نمک نیمکوب در حرم رسول خدا (ص) نزد من بهتر است از آن چه در اینجا مشاهده می کنی».[54] پیامبران و اوصیای ایشان اصرار داشتند در زندگی خود و بی آلایش باشند. هرچند ساده زیستی به عنوان اصلی ثابت در زندگی پیامبر اکرم (ص) امامان (ع) شناخته می شود. اما این اصل در اوضاع و احوال گوناگون و اعصار مختلف، صورت و شکل مناسب زمان را پیدا می کند و بر این اساس پیشوایان معصوم با حفظ اصل ساده زیستی مقتضیات زمان خود را در نظر می گرفتند، و زهد و پارسایی و ساده زیستی آنان به معنای پشت پا زدن به دنیا و دوری از مواهب آن نبود، بلکه به معنای اسیر نشدن و عدم دلبستگی به زرق و برق دنیا و عبودیت و دلبستگی به امور معنوی و تقرب به خدا است.
پی نوشت:
[1] المفردات/ 164.
[2] فرهنگ تدین«طباطبائی/» 129.
[3] ترجمۀ اصول کافی«مصطفوی»، 43/4.
[4] عیون أخبار الرضا(ع)، 2/667.
[5] بحار الأنوار، 50/44.
[6] تحلیلی بر زندگی امام جواد(ع)/ 661.
[7] اصول ثابت سیرۀ معصومین(ع) / 47.
[8] روضة الواعظین/ 386.
[9] تحلیلی بر زندگانی امام جواد(ع)/661؛ احقاق الحق، 21/424.
منبع : بینات: پاییز - 1395 , رحیم پور، مهناز
امام سجاد (ع) می فرمایند: «زهد ده درجه است، بالا ترین درجه زهد فروترین درجه ورع است و بالا ترین درجه ورع، فرو ترین درجه یقین است و فرا ترین درجه یقین، فرو ترین درجه رضاست، و همانا که زهد در آیهای از آیات کتاب خدای عزوجل بیان شده و فرموده است: «لِکَیْلاٰ تَأْسَوْا عَلىٰ مٰا فٰاتَکُمْ وَ لاٰ تَفْرَحُوا بِمٰا آتٰاکُمْ وَ اَللّٰهُ لاٰ یُحِبُّ کُلَّ مُخْتٰالٍ فَخُورٍ»(الحدید، 57/ 23)؛ «به خاطر آنچه از دست دادید، محزون و ناراحت نشو ید، و به آنچه به شما داده سرمست نباشید.»
زهد در زندگی اولیای الهی یعنی بی آلایشی و بنا به فرمایش أمیرمؤمنان علی(ع) مردم سه گونه اند: «زاهد، صابر و راغب.» و زاهد در نظر أمیرمؤمنان کسی است که به چیزی از دنیا که به او برسد، شاد نشود و از چیزی از آنکه از دست بدهد، اندوهگین نمی شود.[53]
حسن مکاری نقل کرده است: در دورانی که حضرت جواد (ع) در بغداد بود؛ در نزد خلیفه در نهایت شکوه و جلال به سر می برد من با خود گفتم: دیگر حضرت جواد (ع) به مدینه بر نخواهد گشت. چون این خیال در خاطر من گذشت دیدم آن حضرت سر به زیر افکند، پس سربلند کرد، -درحالی که رنگ مبارک ایشان تغییر کرده بود- فرمود: «ای حسن! نان جو با نمک نیمکوب در حرم رسول خدا (ص) نزد من بهتر است از آن چه در اینجا مشاهده می کنی».[54] پیامبران و اوصیای ایشان اصرار داشتند در زندگی خود و بی آلایش باشند. هرچند ساده زیستی به عنوان اصلی ثابت در زندگی پیامبر اکرم (ص) امامان (ع) شناخته می شود. اما این اصل در اوضاع و احوال گوناگون و اعصار مختلف، صورت و شکل مناسب زمان را پیدا می کند و بر این اساس پیشوایان معصوم با حفظ اصل ساده زیستی مقتضیات زمان خود را در نظر می گرفتند، و زهد و پارسایی و ساده زیستی آنان به معنای پشت پا زدن به دنیا و دوری از مواهب آن نبود، بلکه به معنای اسیر نشدن و عدم دلبستگی به زرق و برق دنیا و عبودیت و دلبستگی به امور معنوی و تقرب به خدا است.
پی نوشت:
[1] المفردات/ 164.
[2] فرهنگ تدین«طباطبائی/» 129.
[3] ترجمۀ اصول کافی«مصطفوی»، 43/4.
[4] عیون أخبار الرضا(ع)، 2/667.
[5] بحار الأنوار، 50/44.
[6] تحلیلی بر زندگی امام جواد(ع)/ 661.
[7] اصول ثابت سیرۀ معصومین(ع) / 47.
[8] روضة الواعظین/ 386.
[9] تحلیلی بر زندگانی امام جواد(ع)/661؛ احقاق الحق، 21/424.
منبع : بینات: پاییز - 1395 , رحیم پور، مهناز
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}